علمالهدی: بسیاری از اوباش بسیجی شدند و جلو اغتشاشات را گرفتند
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۷۰۲۳۸
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: مجلس یازدهم مجلس جوان است و خطری که در این مجلس احساس میشود این است که به جای بررسی و تصویب لایحههای مهم، سرگرم مسایل حاشیهای شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سید احمد علم الهدی، وی روز چهارشنبه در دیدار با جمعی از اعضای فراکسیون محرومیت زدایی مجلس شورای اسلامی در مشهد افزود: مقام معظم رهبری فرمودند مجلس "امید و انتظار" یعنی اینکه انتظار ما از مجلس شورای اسلامی این است که مشکلات مردم را حل کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: نمایندگان این مجلس باید جسور باشند و برای دفاع از حقوق مردم بکوشند و نباید بگذارند جریان قدرت و ثروت با بیان مسایل حاشیهای، قدرت حرکت را از آنان بگیرد.
امام جمعه مشهد گفت: مجلس شورای اسلامی برای اینکه نشان بدهد توجه اصلی آن رفع مشکلات مردم است باید مبارزه کند و درصدد دفاع از حق باشد.
وی با بیان اینکه گرانی روزافزون و معیشت مردم بسیار مهم است و مردم را با مشکلات فراوان مواجه کرده افزود: نمایندگان مجلس باید در میدان مبارزه حضور پیدا کنند و مشکلات را پیگیری و حل کنند و فراکسیون محرومیت زدایی میتواند با مبارزه، محرمیت را از بدنه جامعه پاک کند.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: اگر مجلس شورای اسلامی درست عمل کند مردم امید پیدا می کنند و همراه نظام و انقلاب میشوند.
وی با تاکید بر اهمیت حاشیه شهر مشهد گفت: طبق دستور رهبر معظم انقلاب ما ستاد ساماندهی فرهنگی حاشیه شهر را راه اندازی کردیم تا مسائل فرهنگی در حاشیه شهر را قوت ببخشیم و در کنار آن مساجد را نیز بهسازی کردیم تا محلی برای آموزش و عبادت باشد.
امام جمعه مشهد افزود: توانستهایم با وجود طلبههای جوان و انقلابی مضامین فرهنگی را بین مردم حاشیه شهر ترویج دهیم و دانشآموزان، فعالان و بسیجیان را وارد مساجد کنیم که به همین خاطر مشکلات امنیتی حاشیه شهر با جوانان آن منطقه برطرف شد. با کار فرهنگی میشود امنیت را برقرار کرد.
وی ادامه داد: بسیاری از جوانانی که به خاطر فقر و محرومیت اوباش محله شده بودند با کار فرهنگی درست و آشنا شدن با حضرت امام حسین(ع)، بسیجی محل شدند که جلو بسیاری از اغتشاشات را گرفتند. بعد از انجام کار فرهنگی آستان قدس رضوی هم وارد میدان عمل شد و امکانات حاشیه شهر را تامین کرد.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: محرومیت زدایی مسئله بسیار مهمی است که در مبارزه با جریان قدرت و ثروت ایجاد میشود. بعضی از شهرستانها و روستاهای اطراف مشهد منطقه محروم است، جریان قدرت و ثروت زمینهای مردم را از آنان گرفته و آنان را روز به روز فقیرتر کرده است. محرومیت زدایی امکان پذیر است زیرا خدا راه آن را باز کرده و نباید بگذاریم جریان قدرت و ثروت مانع شود.
وی افزود: چیزی که در محرومیت زدایی باید صورت گیرد مبارزه با جریان قدرت و ثروت است. یک عده سرمایه دار به این فکر افتادهاند که مشهد محل خوبی برای ایجاد گردشگری ناهنجار است و با این تفکر می خواهند هویت امام رضا (ع) را از این شهر بگیرند در صورتی که مشهد فضای بسیار برای کارآفرینی دارد که می تواند در صنعت کشاورزی بسیار موفق باشد.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: برای محرومیت زدایی اول باید با جریان قدرت و ثروت مقابله کنید زیرا این جریان ریشه محرومیت هاست. اگر اشتغال ایجاد کردید محرومیت زدایی به سرعت صورت میگیرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا دونالد ترامپ قیمت دلار پرسپولیس علم الهدی اوباش بسیج مجلس شورای اسلامی جریان قدرت و ثروت محرومیت زدایی حاشیه شهر علم الهدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۷۰۲۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919